تغیر مسیر یافته از - حسنعلی شوشتری
زمان تقریبی مطالعه: 5 دقیقه
 

حسن‌علی بن عبدالله شوشتری اصفهانی





حسن‌علی بن عبدالله شوشتری اصفهانی، عالم فاضل و فقیه محقق در اواخر قرن دهم هجری می‌باشد.


۱ - معرفی اجمالی



آخوند ملّاحسن‌علی مُکَنّی به «ابوالحسن» بن ملّاعبداللّه بن حسین شوشتری عالم فاضل و فقیه محقق. ظاهراً در اواخر قرن دهم هجری متولّد شده و نزد پدر به تحصیل پرداخته و از او در سال ۱۰۲۰ق اجازه دریافت نموده است. همچنین در محضر شیخ بهائی کسب فیض نموده و در سال ۱۰۳۰ق از او اجازه دریافت کرده است. قاضی معزالدّین محمّد اصفهانی یکی دیگر از مشایخ اوست که در سال ۱۰۳۵ق به ملّاحسنعلی اجازه داده است.
[۱] آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الروضة النضره، ص۱۵۰-۱۵۱.
میرابوالقاسم فندرسکی از اساتید دیگر اوست.
وی پس از وفات پدرش در سال ۱۰۲۱ق تولیت مدرسه ملّاعبداللَّه و تدریس در آنجا را به عهده گرفته و تا زمان شاه عباس ثانی به تدریس در آنجا مشغول بوده است. در زمان شاه عباس دوم وزارت سیّدعلاء‌الدّین حسین خلیفه‌سلطانی بنا به دلایلی (که شاید عقیده شوشتری درباره حرمت اقامه نماز جمعه در عصر غیبت باشد) از تولیت مدرسه ملّاعبداللَّه برکنار شده و این امر به ملّامحمّدباقر محقق سبزواری سپرده شد.
[۳] دوانی، علی، علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص۸۲-۸۳.


۲ - مراتب علمی



ملّا حسن‌علی شوشتری در مراتب علمی واجد مقام والایی بوده و در علوم مختلف خاصّه در فقه، اصول، کلام، ادبیات فارسی و عربی و حدیث مهارت به‌سزایی داشته است. میرزا محمدطاهر نصرآبادی که معاصر اوست نزدیک به چنین عباراتی را درباره او به کار می‌برد و او را می‌ستاید «جامع علوم عقلی و نقلی، حاوی فروع و اصول که به جودت طبع و حِدّت ذهن و طلاقت لِسان و حاضر جوابی در بین اقران و امثال ممتاز بود.»
[۴] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۱، ص۲۲۴.


۳ - شاگردان



در محضر او شاگردان بسیاری تربیت شده‌اند از جمله: علّامه ملّامحمدباقر مجلسی، ملّامحمّدباقر محقق سبزواری، تاج‌الدّین حسن اصفهانی، داود الفت شوشتری، شرف‌الدّین علی بن جمال‌الدّین مازندرانی، علی بن عین‌علی فروشانی اصفهانی، ملّامحمّدقاسم بن خواجه محمّد فومنی گیلانی و بهاءالدّین محمّد شوشتری (فرزندش) و میرزا عیسی بن محمّدصالح جیرانی.
[۵] بزرگان فرهنگ و تاریخ اصفهان: خطی.


۴ - وفات



در سال فوت او اختلاف است. میرعبدالحسین خاتون‌آبادی یک بار در ذیل وقایع سال ۱۰۶۹ق سال فوت او را در این سال می‌نویسد
[۶] حسینی خاتون‌آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین و الاعوام، ص۵۲۰.
و بار دیگر فوت او را در ۱۰۷۵ق ذکر می‌کند و دو ماده تاریخ را می‌آورد: «علم علم بر زمین افتاد» = ۱۰۷۵ق و «وفات مجتهد الزمان» = ۱۰۶۸ق
[۷] حسینی خاتون‌آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین و الاعوام، ص۵۲۳.
ولی‌قلی لیک شاملو سال وفات را ۱۰۶۷ق ضبط کرده است.
[۸] شاملو، ولی‌قلی ‌بن‌ داودقلی، قصص الخاقانی، ج۲، ص۶۰.

نویسندگان قرون بعد نیز سال‌های ۱۰۷۵ ۱۰۶۹ ۱۰۶۸ ۱۰۶۷ را به عنوان سال فوت او تعیین کرده‌اند. ماده تاریخی هم که مؤمن نصرآبادی برای او سروده نشان می‌دهد که در سال ۱۰۷۵ق وفات یافته است:
چون از تقدیر کردگار دو جهان ••••• شد مولانا حسن‌علی سوی جنان
«مؤمن» تاریخ فوت او کرد رقم: ••••• «افسوس از مقتدای اهل ایران»
[۹] نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۲، ص۷۰۳.


۵ - تالیفات



کتب زیر از تالیفات اوست:
۱. «تبیان» در فقه ۲. «حاشیه بر قواعد شهید» ناتمام. ۳. «رساله در حرمت نماز جمعه در عصر غیبت، بر خلاف نظر پدرش که اقامه نماز جمعه را واجب می‌دانست. ملّامحمّدطاهر قمی رساله‌ای در رد این رساله نوشته است.»
[۱۲] مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، فهرست مجلس، ج۱۴، ص۱۹۸.
۴. «کنزالاسرار»
[۱۳] شاملو، ولی‌قلی ‌بن‌ داودقلی، قصص الخاقانی، ج۲، ص۶۰.
۵. «مناسک حج»

۶ - طبع شعری



ملّاحسن‌علی شوشتری شعر نیز می‌سروده و «دانش» تخلّص می‌کرده است.
[۱۴] خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۲۰۴.
[۱۶] مهدوی، سیدمصلح‌الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۲، ص۹۲۰.
[۱۷] امامت، عزیزالله، تذکرة الشعراء امامت، ص۲۹.
[۲۰] قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویه، ج۱، ص۱۱۰.

این شعراز اوست:
تا باغ نظر را گل رخسار تو آراست ••••• صد نخل امید از جگر سوخته برخاست
مانند گل تازه که از هم بربایند ••••• اعضای مرا بر سر پیکان تو غوغاست

۷ - پانویس


 
۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الروضة النضره، ص۱۵۰-۱۵۱.
۲. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱، ص۱۳۸.    
۳. دوانی، علی، علّامه مجلسی بزرگمرد علم و دین، ص۸۲-۸۳.
۴. نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۱، ص۲۲۴.
۵. بزرگان فرهنگ و تاریخ اصفهان: خطی.
۶. حسینی خاتون‌آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین و الاعوام، ص۵۲۰.
۷. حسینی خاتون‌آبادی، عبدالحسین، وقایع السنین و الاعوام، ص۵۲۳.
۸. شاملو، ولی‌قلی ‌بن‌ داودقلی، قصص الخاقانی، ج۲، ص۶۰.
۹. نصرآبادی، محمدطاهر، تذکره نصرآبادی، ج۲، ص۷۰۳.
۱۰. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۳، ص۳۳۲.    
۱۱. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۱۵، ص۶۹.    
۱۲. مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، فهرست مجلس، ج۱۴، ص۱۹۸.
۱۳. شاملو، ولی‌قلی ‌بن‌ داودقلی، قصص الخاقانی، ج۲، ص۶۰.
۱۴. خیام‌پور، عبدالرسول، فرهنگ سخنوران، ص۲۰۴.
۱۵. آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن، الذریعه، ج۹، ص۲۴۳.    
۱۶. مهدوی، سیدمصلح‌الدین، دانشمندان و بزرگان اصفهان، ج۲، ص۹۲۰.
۱۷. امامت، عزیزالله، تذکرة الشعراء امامت، ص۲۹.
۱۸. مدرس تبریزی، محمدعلی، ریحانة الادب، ج۱، ص۳۳۳.    
۱۹. اصفهانی افندی، میرزاعبدالله، ریاض العلماء، ج۲، ص۲۶۱-۲۶۳.    
۲۰. قمی، شیخ عباس، فوائد الرضویه، ج۱، ص۱۱۰.
۲۱. شیخ حرعاملی، محمد بن حسن، امل الآمل، ج۲، ص۷۴.    


۸ - منبع


مهدوی، سیدمصلح‌الدین، اعلام اصفهان، ج۲، ص۵۹۱-۵۹۳.    


رده‌های این صفحه : شاگردان شیخ بهایی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.